بهترین تحقیقات و مقالات و پروژه دانش آموزی و دانشجویی

محل لوگو

تایپ

طرح لایه باز

يازدهم رياضي

نمونه سوال

کارآموزی

زناشویی و سلامت

زبان

معماری

کشاورزی

مدیریت

روان شناسی

مکانیک

تربیت بدنی

حسابداری

شیمی

برق

سفارش پایان نامه

سفارش تحقیق

پایان نامه

حقوق

تحقیق

کنکور

عمران

اقتصاد

آمار سایت

نظرسنجی سایت

آیا از مطالب سایت ما راضی هستید>

اشتراک در خبرنامه

جهت عضویت در خبرنامه لطفا ایمیل خود را ثبت نمائید

Captcha

ادبیات فارسی


این مقاله به صورت فایل word در 42 صفحه با موضوع ادبیات فارسی تهیه شده است.

ادبیّات فارسی یا ادبیات پارسی به ادبیاتی گفته می‌شود که به زبان فارسی نوشته شده باشد. ادبیات فارسی تاریخی هزار و صد ساله دارد. شعر فارسی و نثر فارسید و گونه اصلی در ادب فارسی هستند. برخی کتاب‌های کُهن در موضوعات غیرادبی مانند تاریخ، مناجات و علوم گوناگون نیز دارای ارزش ادبی هستند و با گذشت زمان در دسته آثار کلاسیکادبیات فارسی قرار گرفته‌اند.

ادبیات فارسی ریشه در ادبیات باستانی ایران دارد که تحت تأثیر متون اوستایی در دوران ساسانی به زبان‌های پارسی میانه و پهلوی اشکانی پدید آمد. ادبیات فارسی نو نیز پس از اسلام و با الگوبرداری از ادبیات عربی در نظم و ریشه‌های دبیری و نویسندگی دوران ساسانی که ادبیات منثور عربی را ایجاد کرده بود در زمینه نثر متولد شد. ادبیات شفاهیفارسی نیز به همان سبک باستانی خود ادامه یافت.

ادبیات فارسی موضوعاتی مانند حماسه و روایات و اساطیر ایرانی و غیر ایرانی، مذهب و عرفان، روایت‌های عاشقانه، فلسفه و اخلاق و نظایر آن را در برمی‌گیرد. برپایه موضوع مورد کاربرد در یک آفریده ادبی فارسی آن را در گستره ادبیات حماسی، غنایی، تعلیمی یا نمایشی قرار می‌گیرد.

ادبیات فارسی چهره‌های بین‌المللی شناخته شده‌ای دارد که بیشتر آن‌ها شاعران سده‌های میانه هستند. از این میان می‌توان به رودکی، فردوسی، نظامی گنجه‌ای، خیام، سعدی، مولاناو حافظاشاره کرد. گوتهبر این باور است ادبیات فارسی، یکی از چهار ارکان ادبیات بشر است.

محتویات

 

ادبیات ایران پیش از اسلام

ادبیات در ایران پیش از اسلام به سروده‌های اوستا در حدود ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد بازمی‌گردد. این سروده‌ها که بخشی از سنت شفاهیایرانیان باستان بوده‌اند سینه به سینه جابجا شده و بعدها بخش‌های کتاب اوستارا در دوران ساسانی پدیدآوردند. اوزانباستانی شعر در ایران ضربی و هجاییبودند و به نظر می‌رسد این شیوه در زبان فارسی باستاننیز مورد استفاده بوده‌است. در دورهٔاشکانیانادبیات ایران تحت تأثیر نفوذ هلنیسمدچار دگرگونی شد. خنیاگران پارتیسرودهای محلّی را که تا پس از اسلام نام پهلوی نیز داشتند می‌خواندند و این گونه شعر با ابزارهای موسیقیهمراه می‌شده‌است. با نفوذ فرهنگ مانوی در ممالک ایران و هنرگرایی آنان گونه‌ای ادبیات شعرگونه مانویبه زبان‌های پارتی، پارسی میانهو سغدیدر ایران پدید آمد. در آثار به دست آمده از واحهٔتورفاندر کشور چین آثار فارسی زیادی کشف شده که به این گفتار بازمی‌گردند. در دوران ساسانیاننگارش بهبود یافت و آثار فقهی و دینی و داستانی زیادی به نگارش درآمد که برخی مانند درخت آسوریک، یادگار زریران (هردو از دورهٔ اشکانی)، کارنامه اردشیر بابکانو ماتیکان یوشت فریاندارای جنبه‌های ادبی نیز بودند. با فروپاشی شاهنشاهی ساسانی بسیاری از این متون از میان رفت و برخی نیز توسط زرتشتیان نجات یافت و بیشتر به هندوستانجابجا گردید که امروزه به ادبیات پهلویشهرت دارند. خط مورد استفاده در دوران پیش از اسلام برای نگارش آثار ادبی خط پهلوی، خط مانویو خط سغدیبوده‌است و برخی آثار هم به پازند نوشته شده و به دین دبیرهبوده‌اند. گاهی بهرام گور شاه ساسانی را دارای ذوق شاعرانه توصیف کرده و ابیاتی را بدو منسوب ساخته‌اند؛ مانند:

منم آن شیر دمان / منم آن ببر یله / این منم بهرام گور / منم شیر شنبله

ای که از خار منم جانم به سر / تا نداری پندی از جان دلو مه به کر

تاریخ ادبیات کلاسیک ایران

نوشتار اصلی: تاریخ ادبیات فارسی

ادبیات کلاسیک فارسی در دوران نخست اسلام در ایران که تحت حاکمیت عرب‌های اموی و حکمرانان محلی آنان بود به صورت شفاهی آغاز به کار کرد. در این دوران نشانه‌هایی از علاقهٔ مردم به شعر کهن در برخی متون ثبت شده‌است که ترانهٔ کودکان بلخ و بصره نمونه‌هایی از آن است. به هرحال تحت تأثیر صنعت شعری عرب، گونه‌ای جدید از ادبیات در ایران پدید آمد که بیشتر مبتنی بر شعر بود. این شعر قالبی، گاهی در قالب‌های بومی عرب و گاهی در قالب‌های ساخته شده ایرانی سروده می‌شد.

در زمان بغتسما (۲۰۵–۲۵۹ه‍.ق) شاعری به نام حنظله بادغیسی (ف. ۲۲۰) ظهور کرد. در عهد بغتسما محمد بن وصیفو فیروز مشرقیو ابوسلیک گرگانیبه سرودن شعر پرداختند. پس از آن در دورهٔ حاکمیت عباسیان و فرمان یافتن کارگزاران ایران، عباسیان برای حکم راندن بر بخش‌هایی از سرزمین‌های ایران زبان فارسی دارای گونه‌هایی از شعر شد که بیشتر قطعه‌های دوبیتی بود. در دوره‌های بعدی این آثار با روی کار آمدن سامانیان گسترش یافت. با این‌حال نویسندهٔ کتاب تاریخ سیستان آغاز ادبیات فارسی رسمی را به دورهٔ صفاریان و شاعرانی مانند محمد وصیف سگزیو بسام کردمی‌رساند.

در سده‌های نخست اسلامی

در دورهٔسامانیشعر و نثر فارسی هر دو راه کمال سپرد. در شعر شهید بلخی، رودکی سمرقندی، ابو شکور بلخی، ابو الموید بلخی، منجیک ترمذی، دقیقی طوسی، کسائی مروزی، عماره مروزی. در نثر رساله در احکام فقه حنفی تصنیف ابوالقاسم بن محمد سمرقندی، شاهنامه ابو منصوری، کتاب گرشاسب و عجائب البلدانهر دو نوشته ابو الموید بلخی، ترجمهٔتاریخ طبریتوسط ابو علی بلعمی، ترجمهٔتفسیر طبریتوسط گروهی از دانشمندان، حدود العالم (در جغرافیا)، رساله استخراج نوشته محمد بن ایوب حاسب طبری پرداخته شد.

در دورهٔآل بویهمنطقی رازی و غضایریدر شعر نامبردارند و در نثر دانشنامهٔ رازی علایی و رگ‌شناسی به قلم ابن سیناپرداخته شد و ابوعبید جوزانی بخش ریاضی دانشنامه را به رشتهٔ تحریر درآورد و قصهٔحی بن یقظانبه فارسی ترجمه و شرح شد.

در دورهٔغزنویفردوسی، عنصری بلخی، عسجدی، فرخی سیستانیو منوچهریشعر فارسی سبک خراسانیرا به کمال رسانیدند و ابو نصر مشکاننویسندهٔ نوشته‌های درباری سبکی نو در نثر پدیدآورد.

 

سلجوقیان و خوارزمشاهیان

در زمان سلجوقیانو خوارزمشاهیانشاعران بزرگ چون اسدی، ناصرخسرو، قطران تبریزی، مسعود سعد سلمان، عمر خیام، امیرمعزی، انوری، خاقانی، نظامی، ازرقی، ادیب صابر، رشید وطواط، ظهیر فاریابی، جمال‌الدین اصفهانی، مجیر بیلقانی، ابوالفرج رونی، سیدحسن غزنوی، عبدالواسع جبلی، سنایی، عطار، مختاری غزنوی، عمعق بخاریو جز آنان ظهور کردند.

در نثر نمایندگانی مانند نظام‌الملکنویسندهٔسیاست‌نامه، امیر کی‌کاووسمؤلف قابوس‌نامه، محمدبن منورنویسندهٔاسرارالتوحید، عطارنویسندهٔتذکرةالاولیاء، گردیزیمؤلف زین‌الاخبار، ابوالفضل بیهقینویسندهٔتاریخ بیهقی، راوندینویسنده راحةالصدور، غزالیمؤلف کیمیای سعادت، نصرالله‌بن عبدالحمیدمترجم کلیله و دمنه، نظامی عروضیمؤلف چهار مقاله، رشید وطواطنویسندهٔحدائق‌السحر، حمیدالدین بلخینویسندهٔمقامات حمیدی، زین‌الدین اسماعیلمؤلف ذخیره خوارزمشاهی (در زشکی) ظهور کردند.

 

 

 

 

حملهٔ مغول و دوران تیموری

شعر فارسی در دورهٔ مغول بر روی هم گرایش یافته به سادگی و روانی بود و اگر چه برخی شاعران به پیروی از پیشینیان یا به سبب گرایش به آرایه‌های ادبی و تکلف‌های شاعرانه به شعر مصنوع روی آوردند؛ این کار همگانی نداشت و حتی همان شاعران پیرو و گاه متصنع، در روبرو اشعار دشواری که به منظور اظهار مهارت و استادی‌شان می‌سرودند، اشعار سادهٔ بسیار داشتند که قصّهٔ دل و ندای ذوقشان بود. بیشتر مثنوی‌ها و همهٔ غرل‌ها و غالب قصیده‌ها به زبان سادهٔ روان و گاه نزدیک به زبان گفتگو ساخته می‌شد. یکی از سبب‌های سستی برخی از بیت‌ها یا به کار بردن ترکیب‌های کم بها در پاره‌ای از شعرهای این دوره، همین نزدیکی به زبان گفتگو است؛ ولی اینکه بیشتر شاعران، به خصوص غزل‌سرایان، در پایان این دوره به زبان سادهٔ دونفره گرایش یافته بود؛ به این علّت بود که رابطهٔ گروهی از آنان با آثار استادان بزرگ پیشین کاهش یافته و نیز دسته‌ای از آن شاعران ترک‌زبانی بودند که فارسی را می‌آموختند و هنگام سخن‌گویی ناگزیر ساده‌گویی می‌کردند. همراه این سادگی، بیان یک ویژگی دیگر توجّه به نکته‌سنجی و نکته‌یابی و نکته‌گویی است؛ یعنی گنجانیدن نکته‌هایی باریک در شعرها همراه با خیال دقیق و نازک‌بینی تام که معمولاً از آن‌ها در شعر به درون مایه یاد می‌شود. چنین نازک‌خیالی‌ها و نکته‌پردازی‌ها در شعر فارسی، به ویژه شعر غنایی ما از گذشته وجود داشت؛ ولی هر چه از سده‌های پیشین به زمان‌های کنونی نزدیک شویم، نیروی آن را قابل حس کردن تر و به همان نسبت سادگی الفاظ را برای آسانی بیان بیشتر می‌یابیم. در سده‌های هفتم و هشتم، شاعرانی چون خواجو و سلمان و به خصوص حافظ توانسته‌اند، نکته‌های دقیق بسیار در الفاظ عالی منتخب بگنجانند و خواننده را گاه از نیرویِ شگفت‌انگیز خود به حیرت افکنند و همین توانایی جادوگرانه است که باعث شد جانشینان آنان و به ویژه شیفتگان حافظ، دنبالهٔ کارش را در نکته‌آفرینی بگیرند؛ بی‌خبر از آن که «قبول خاطر و لطف سخن خدادادست». لازمهٔ پیروی از نکته‌آفرینی‌های حافظ شناخت نیرویِ فکری و لفظی اوست؛ ولی شاعران دوره تیموری بی‌خبر از این اصل به گونه‌ای روزافزون به تکاپوی یافتن نکته‌های باریک افتادند و در گیرودار این تکاپو گاهی از رعایت جانب الفاظ بازماندند و با این کار مقدمات ایجاد سبکی را در ادبیات فارسی فراهم کردند که از آغاز سده دهم، نیروی آشکار یافت و در دورهٔ صفویان به تدریج کار را به جایی کشانید که یکی از سرآمدان شیوهٔ خیال‌پردازی میرزا جلال اسیر در اسارت مطلق مضامین افتاد و در شکنجه‌های این اسارت مطلق، گاه زبان مادری خود را در ترکیب الفاظ از یاد برد و از بیان عبارت‌های نامفهوم ابا نکرد. سخن در این است که هر چه از آغاز این دوره، به پایان آن نزدیک‌تر شویم، بزرگنمایی در مضمون‌یابی و مضمون‌سازی را بیشتر و به همان نسبت دقت در الفاظ و یکدست نگاه داشتن آن و انتخاب را در آن کمتر می‌بینیم. بی‌شک گرد مضمون‌ها و نکته‌های تازه در شعر، به ویژه در غزل، گردیدن بسیار شایسته و در خور است؛ بدان شرط که نخست در این راه زیاده روی نکنند و دوم به خاطر معنی لفظ را بیهوده نگذارند؛ ولی بیان از این نکته خالی از فایده نیست که سخن‌گویان این دوره نکته‌پردازی و مضمون‌یابی را از وظایف شاعر می‌پنداشتند و شعر سادهٔ بی‌نکته را ماندنی نمی‌دانستند.

در این دوره سعدینویسندهٔبوستان, گلستانو غزلیات، مولویصاحب مثنوی معنویو غزلیات شمس، محمود شبستریصاحب مثنوی گلشن راز، کمال‌الدین اسماعیل، همام تبریزی، اوحدی مراغه‌ایگویندهٔجام جم، امیرخسرو دهلوی، خواجوی کرمانی، ابن یمین، سلمان ساوجی، حافظ شیرازی، و نزاری قهستانیدر شعر پدید آمدند.

دورهٔتیموریاندنبالهٔ دورهٔ مغول به‌شمار می‌رفت. در دوره تیموری جامیشاعر ظهور کرد. در دوره مغول و تیموری نویسندگانی ارجمند برخاستند، مانند عطا ملک جوینیمؤلف تاریخ جهانگشا، منهاج سراجمؤلف طبقات ناصری، ابوالشرف ناصح گلپایگانی مترجم تاریخ یمینی، رشید الدین فضل‌اللهمدون و جامع جامع التواریخ، شهاب الدین عبدالله نویسندهٔتاریخ وصاف، حمدالله مستوفینویسندهٔتاریخ گزیده، حافظ ابرومؤلف زبده التواریخ، نظامی شامی نویسندهٔظفر نامه، میر خواندمؤلف روضه الصفاء (همه در تاریخ)، عوفی نویسندهٔلباب الالبابو جوامع الحکایات، دولتشاهمؤلف تذکره الشعراء، محمد بن قیس نویسنده المعجم (در ادب و انواع آن)، نصیرالدین طوسینویسنده اخلاق ناصریو اساس الاقتباس، جلال الدین دوانینویسندهٔاخلاق جلالی، حسین واعظ کاشفینویسنده اخلاق محسنی و انوار سهیلی (در اخلاق و فنون و حکمت).

دوران نو

در دورهٔ صفویان نثرنویسانی مانند خواند میرنویسندهٔحبیب السیر، ابن بزازنویسندهٔصفوه الصفاء، حسن بیک روملومؤلف احسن التواریخ، اسکندر منشیمؤلف عالم آرای عباسی، احمد بن نصراللهنویسندهٔ تاریخ الفی، محمد یوسف بن شیخ مؤلف منتخب التواریخ، ابوالفضل ابن مبارک مؤلف اکبر نامه (در تاریخ)، ظهور کردند و در شعر محتشم کاشی، عرفی، صائب، بابا فغانی، هاتفی، هلالی، اهلی، وحشی، کلیم، نامبردارند.

در دورهٔافشاریان، در میان بعضی از ادیبان و شاعران، اندیشه‌هایی در رد سبک هندی پدید آمد. برخی شاعران و نویسندگان در دورهٔزندیانو قاجارمثل هاتفو پسر او سحاب، مشتاق اصفهانی، عاشق اصفهانی، و آذر بیگدلی (لطفعلی بیک شاملو) بازگشت به سبک قدیم (سبک خراسانی) کردند و شاعرانی مانند مجمر، صبا، وصال شیرازی، قاآنی، فروغی بسطامی، سروش، محمود خان ملک الشعراء شیبانی و جز آنان نماینده این سبک‌اند.[۲]طاهره قرةالعینیکی از زنان شاعر این دوران است. در نثر رضاقلی هدایتمؤلف مجمع الفصحاءمتمم روضه الصفا و ریاض العارفین، لسان‌الملک سپهرمؤلف ناسخ التواریخ، نویسندگان نامهٔ دانشوران، اعتماد السلطنهمؤلف مرآت البلدانو غیره شهرتی یافته‌اند.

ادبیات دوران نوین ایران

در دورهٔمشروطیتتحولی در روش فکر شاعران و نویسندگان پیدا شد. ادیب‌الممالک فراهانی، ادیب پیشاوری، پروین اعتصامی، محمد تقی بهار، افسر، ایرج، شوریده، عارف، عشقی، وحید دستگردی، یاسمی، یغماو گروهی از معاصران نمایندگان شعر این دوره هستند و بی‌بی خانم استرآبادی، علی اکبر دهخدا، جمال زاده، صادق هدایت، محمد قزوینی، عباس اقبال، زین العابدین مراغه‌ای، محمد مسعود، رشید یاسمی، عبدالحسین زرین کوب، محمدرضا شفیعی کدکنی، صادق چوبکو گروهی از معاصران نماینده شعب گوناگون نثر این دوره به‌شمار می‌روند.

انواع ادبی

موضوع مورد بحث در اثر ادبی و نیز حالت روحی و فکری پدیدآورنده اثر آن را به یک نوع خاصی در ادبیات سوق می‌دهد که به چهار دسته حماسی، تعلیمی، غنایی و نمایشی تقسیم می‌شود. هر کدام از این انواع ویژگی‌های خاص خود را دارند که در آثاری که در آن نوع ویژه به کار رفته نمایان اس.

ادبیات حماسی

حماسه در لغت به معنی دلیری و جنگاوری است. دکتر سیروس شمیسادر کتاب خود به نام انواع ادبی ویژگی‌هایی برای حماسه متذکر می‌شود که از آن‌ها می‌توان به خرق عادت، روایات جنگجویان و پهلوانی‌ها، داستان‌های مربوط به گیاهانی با خواص عجیب و موجودات افسانه‌ای اشاره کرد و همیشه در حماسه و در هر داستان حماسی یک قهرمان نیز وجود دارد. سروده‌های حماسی فارسی توسط خنیاگران دوره‌گرد در مناطق مختلف ایران با روش‌های ویژه و آیینی خوانده می‌شدند.[۴]از مهم‌ترین و شناخته‌شده‌ترین حماسه‌های ادبیات فارسی می‌توان به شاهنامهٔفردوسی و نیز داستان‌هایی مانند کوش‌نامه، گرشاسپ‌نامه، فرامرزنامهو برزونامهاشاره کرد. همچنین حماسهٔحمله حیدریو حمزه‌نامههم از آثار مهم حماسی-مذهبی فارسی هستند. مهم‌ترین و جامع‌ترین حماسهٔ منثور فارسی مرزبان‌نامهاست که در ابتدا به زبان مازندرانینوشته شده‌بود و بعدها به فارسی ترجمه شد.

ادبیات غنایی

غنا در مفهوم واژه‌ای به معنی سرود خوانی و آواز است. در ادبیات فارسی به بخشی از سروده‌های منظوم که بیشتر در قالب‌های مثنویو غزلآفریده شده‌اند ادبیات غنایی فارسی گفته می‌شود. درونمایه ادبیات غنایی فارسی معمولاً شامل عشق و شور جوانی است.[۶]از نمونه‌های موفق ادبیات غنایی ایران می‌توان به خسرو و شیرینو لیلی و مجنوندر آثار نظامی گنجوی، ویس و رامین اثر فخرالدین اسعد گرگانی، و غزلیات حافظو سعدیاشاره نمود.

ادبیات تعلیمی

ادبیات تعلیمیگونه‌ای از خلق آثار ادبی است که با درونمایهٔ علمی و اخلاقی به هدف تعلیم و تربیت نگاشته شده‌باشد. در ادبیات فار

  انتشار : ۱۵ تیر ۱۳۹۸               تعداد بازدید : 275

برچسب های مهم

دیدگاه های کاربران (0)

اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.

ایجاد وب سایت یا
فروشگاه حرفه ای رایگان

تحقیقات و پروژه های خودتان را به ما بسپارید

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما